سرای عشق....

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ سرای عشق.... خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

برای توجیه اقدام حاشیه‌ساز پیشین

سایت هاشمی بیانات رهبری را هم سانسور کرد!

 
وبسایت رسمی اکبر هاشمی رفسنجانی بعد از حاشیه های به وجود آمده در خصوص بازنشر یکی از مصاحبه‌های او درباره نظر امام(ره) پیرامون حذف شعار مرگ بر آمریکا، تلاش کرد تا با انتخاب گزینشی بیانات رهبر معظم انقلاب، اقدام پیشین خود را توجیه کند!

وبسایت مذکور در مطلبی با انتخاب تیتر "هاشمی از امام نگوید، که بگوید" تلاش کرد تا به نوعی پاسخ منتقدان به اقدام قبلی خود را بدهد.

در مطلب مذکور با انتخاب بریده‌هایی از بیانات رهبر معظم انقلاب در 15 خرداد 69 که ایشان طی آن از هاشمی به عنوان رییس جمهور وقت حمایت کرده‌اند، تلاش شده است تا ابتدا نزدیکی رفسنجانی به امام(ره) و احتمالا در لفافه آن درستی تمام خاطرات او از بنیانگذار جمهوری اسلامی اثبات شود!

در بخشی از مطلب مذکور به نقل از رهبر انقلاب آمده است "امروز بحمدالله در رأس دستگاه‌هاى اجرايى كشور، كسى است كه امام در تمام طول دوران انقلاب و قبل از آن و بيشتر از همه بعد از انقلاب تا لحظه‌ى وفاتشان، نهايت اعتماد و اطمينان را به او داشتند؛ رئيس‌جمهور ما. ايشان كسى است كه اين‌قدر مورد اعتماد امام بود، اين‌قدر به امام نزديك بود، حرف‌هاى امام را بيشتر از آنها شنيده، درد دل‌هاى امام را بيشتر از ديگران شنيده و خبر دارد. حالا عده‌يى همين‌طور حرف مى‌زنند و اصلاً نمى‌دانند كه حرف دل امام چه بود!
مؤذن بانگ بى‌هنگام برداشت‌ / نمى‌داند كه چند از شب گذشته است‌
چنين آدمى حالا در رأس امور ماست. من هم به امور واقفم و مى‌بينم كه در مملكت چه كار مى‌شود. من آدم بى‌خبرى نيستم. همه‌ى اين اوضاع اجرايى كشور را از نزديك، هشت سال تجربه و لمس كرده‌ام. قبل از آن هم، از اول انقلاب در شوراى انقلاب و ديگر جاها بوده‌ام. مگر ممكن است امروز كسى حتّى به خاطرش بگذرد - چه برسد به عمل - كه از آن جهت‌گيرى و چارچوبِ ترسيم‌شده‌ى انقلاب تخطى كند، كه حالا يك عده دايه‌هاى مهربانتر از مادر، مرتب در اين‌جا و آن‌جا مى‌نشينند و ذهن مردم را خراب مى‌كنند؟!"

این در حالی است که سایت هاشمی این برای انتخاب این قسمت ها از بیانات رهبر انقلاب و گرفتن نتیجه دلخواه خود، زیرکانه بخش های مهمی از همان بیانات را سانسور کرده است.

رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات خویش در 15 خرداد 69 در ديدار با جمع كثيرى از علما، روحانيون، مسؤولان و اقشار مختلف مردم استان خراسان، در سالروز ولادت امام رضا(ع)، به تشریح یکی از مهم ترین ویژگی های حضرت امام(ره) یعنی مقابله ایشان با استکبار جهانی و از جمله آمریکا پرداخته اند و به صراحت تاکید کرده‌اند: "مقاومت و قيام و روحيه‌ى پولادين و سخن حق و مشت گره‌كرده‌ى شما، مسلمانان دنيا را زنده كرد. استكبار نمى‌تواند اين را علاج كند. ما ضربه و شكست را بر امريكا و استكبار وارد كرديم. امام(ره) اين بذر را پاشيد. چه كار مى‌توانند بكنند؟ براى همين است كه استكبار، در مقابل ملت ايران، دستپاچه است."

با این وجود سایت هاشمی رفسنجانی ترجیح داده است تا با چشم پوشی از این بخش از بیانات رهبر انقلاب مستقیما به قسمت‌های برگزیده خود برود تا بتواند از آن نتیجه لازم را بگیرد.

مطلب مذکور در حالی در سایت هاشمی منتشر می شود که او هفته گذشته بازنشر بخشی از مصاحبه حاشیه ساز خود را اقدامی نادرست خوانده بود و انتشار آن را بدون هماهنگی با خود عنوان کرده بود.

با این وجود معلوم نیست آیا اقدام جدید سایت او در انتخاب گزینشی بیانات رهبر معظم انقلاب نیز بدون هماهنگی او انجام گرفته است یا خیر!

[ سه شنبه 30 مهر 1392برچسب:هاشمی,رهبری, ایران, خمینی,امام,

] [ 12:4 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

آن كساني كه اذعان دارند كه از سال‌هاي دور مخالف شعار مقدس و سرنوشت‌ساز «مرگ بر امريكا» بوده و از امام مي‌خواستند كه ملت ايران را از اين شعار باز دارند، مردمي نيستند، در صف ملت نايستاده‌اند و راهشان از مردم جداست.

***
آنهايي كه زمزمه مي‌كنند كه «تا قيامت نمي‌توانيم با امريكا قهر باشيم»!! يا آن بي‌خبراني كه الفباي سياست را بلد نيستند اظهار مي‌دارند كه «مرگ بر امريكا آيه قرآن نيست»! از قرآن بيگانه‌اند، راه قرآن را گم كرده‌اند از راه راستين ملت دورمانده‌اند.

***
ملت مقاوم و پايدار ايران تا با ظلم و تجاوز امريكا روبه‌رو است از مبارزه با امريكا باز نمي‌ماند و با ظلم سازش نمي‌كند و شعار «مرگ بر امريكا» نمادي از مبارزه اسلامي و خستگي‌ناپذير ملت انقلابي ايران با شيطان بزرگ است و مبارزه با شيطان تا قيامت پايدار و استوار است و پايان نمي‌يابد.

***
اين شرم‌آور است كه قصاب آل سعود كه امروز در عراق و سوريه و لبنان آزاديخواهان و راست‌قامتان را همراه با زنان و كودكان بي‌گناه با پول نفت عربستان و سلاح‌هاي شيميايي و پرورش تروريست قتل‌عام مي‌كند و كشورهاي ياد شده را به حمام خون بدل كرده است از آنان به عنوان «برادر» ياد كند

***
برخي از نظريه‌پردازي‌ها و نوشته‌ها از روي توطئه شوم مثلث تسليم‌طلبان، رفاه‌طلبان و ليبراليست‌هاي وابسته به امريكا پرده برمي‌دارد

***
دريغ از چشم باز و قلبي بيدار تا از سرنوشت انگل‌هاي خائني چون انورسادات و حسني مبارك و... پند و عبرت بگيرد و بررسي كند آيا آنها با تسليم و سازش در برابر شيطان بزرگ توانستند به چنين آرمان‌هاي رؤيايي دست يابند؟

***
ملت ايران افزون از الهام‌پذيري از مكتب تشيع و راه حسين‌بن علي (عليهما‌السلام) از رهبري حكيمانه و خردمندانه ولي فقيه‌اي فرزانه و بيدار و هوشيار برخوردارند كه هر دست فريبكار و خيانت‌باري را كه به حريم آرمان‌هاي ملت انقلابي و قهرمان‌پرور ايران دراز شود قطع مي‌كند.

***
ملت ايران افزون از الهام‌پذيري از مكتب تشيع و راه حسين‌بن علي (عليهما‌السلام) از رهبري حكيمانه و خردمندانه ولي فقيه‌اي فرزانه و بيدار و هوشيار برخوردارند كه هر دست فريبكار و خيانت‌باري را كه به حريم آرمان‌هاي ملت انقلابي و قهرمان‌پرور ايران دراز شود قطع مي‌كند.

***
تنگ‌نظران كوته‌فكري كه به خود مي‌بالند كه «... هواپيما سوار شده، غذاي خوب خورده‌اند» نمي‌توانند استقلال كشور و آرمان‌هاي ملت را پاس بدارند. اين فرومايگان از دنياي سياست جز شكم‌بارگي، رفاه‌طلبي و گردشگري چيزي در نيافته‌اند، آنها پس‌مانده‌هاي همان كساني هستند كه در 28 مرداد/32 با يك چلوكباب تسليم شدند

***
اين مردم پابرهنه و نادار اما شرافتمند و غيرتمند ايران بودند كه با سلاح ايمان به جنگ استبداد و استعمار رفتند و نظام پوسيده دوهزاروپانصدساله شاهنشاهي را به زباله‌دان تاريخ افكندند

***
آري ديپلماسي ايران در خيابان‌ها و در روز 13 آبان، 9 دي، 22 بهمن، روز قدس،‌ 15 خرداد و ديگر «ايام‌الله» با فريادهاي كاخ‌برانداز «مرگ بر امريكا ـ مرگ بر اسرائيل» رقم مي‌خورد، هرچند امريكا و امريكا‌زدگان را خوش نيايد،


راه ملت‌ها، راهي بي‌بن‌بست


ملت‌هاي باورمند و وارسته هماره راه خدا پويند و رضاي خدا جويند، از اين رو، راهشان راه خداست، راهي جاودانه، استوار، پايدار و بي‌بن‌بست است، گمراهي، سرگرداني و درماندگي به همراه ندارد. دشمنان خدا و خلق، هيچ‌گاه توان رويارويي با راه و خط ملت‌ها را ندارند، نمي‌توانند راه مردمي را بي‌رهرو سازند. چه بسا انبوهي از مردم وارسته و خداجو و رهبران آنان را سركوب كنند، به زندان و تبعيد بكشانند و به شهادت برسانند، اما راهشان را نمي‌توانند از ميان ببرند.
دولت‌ها اگر راه ملت‌ها را به درستي بشناسند و پي بگيرند، مردان آهنين (زبرالحديد) خواهند بود كه هيچ نيرو و قدرتي مادي نمي‌تواند آنان را به زانو درآورد، فشارها، سختي‌ها و ناهنجاري‌ها نمي‌تواند آنان را به شكست بكشاند، ترفندها و توطئه‌هاي شيطاني مانند تهديد و تطميع در برابر اراده پولادين آنان كارايي ندارد.
البته همه حاكمان و دولتمردان، خود را برگزيده ملت مي‌نمايانند، حتي شاه كه با توطئه امريكا بر گرده ملت ايران سوار شد خود را حاكم مردمي وانمود مي‌كرد! ليكن بايد دانست كه حاكمان مردمي ويژگي‌هايي دارند. از ويژگي‌هاي برجسته يك دولت مردمي، همراهي و همصدايي با مردم است، يك دولت مردمي به مردم دروغ نمي‌گويد، دور از چشم مردم و رهبر با بيگانگان بند و بست نمي‌كند و حتي به گفتگو نمي‌نشيند و مك‌فارلين را به ايران فرانمي‌خواند. آن كساني كه اذعان دارند كه از سال‌هاي دور مخالف شعار مقدس و سرنوشت‌ساز «مرگ بر امريكا» بوده و از امام مي‌خواستند كه ملت ايران را از اين شعار باز دارند، مردمي نيستند، در صف ملت نايستاده‌اند و راهشان از مردم جداست.
شعار «مرگ بر امريكا» برگرفته از قرآن كريم است، ريشه قرآني دارد، امام با الهام از احكام قرآن مرگ بر امريكا و مرگ بر شاه را عبادت مي‌دانست. آنهايي كه زمزمه مي‌كنند كه «تا قيامت نمي‌توانيم با امريكا قهر باشيم»!! يا آن بي‌خبراني كه الفباي سياست را بلد نيستند اظهار مي‌دارند كه «مرگ بر امريكا آيه قرآن نيست»! از قرآن بيگانه‌اند، راه قرآن را گم كرده‌اند از راه راستين ملت دورمانده‌اند. قرآن كريم با صداي رسا اعلام مي‌كند: «لايحب‌الله الجهر بالسوء من‌القول الا من ظلم» مردم ايران كه از امريكا ظلم فراوان ديده و مي‌بينند حق دارند با آن ابر جنايتكار مبارزه همه‌جانبه داشته باشند و و با هر راهي از آن اعلام انزجار كنند.
امريكا با كودتاي ننگين 28 مرداد، با غارت ايران به بيش از ربع قرن، با احياي كاپيتولاسيون و گرفتن حق توحش از مردم ايران، با مسلح كردن صدام به بمب‌هاي شيميايي، با حمايت از تروريست‌هاي ايراني، با تحريم اقتصادي و ديگر توطئه‌هاي شيطاني به ملت مظلوم ايران ظلم كرده و مي‌كند و اين حق مردم ايران است كه در برابر ستمگري‌هاي مدام و مستمر امريكا طبق دستور قرآن با آن مبارزه كنند و فرياد «مرگ بر امريكا» سردهند. امام بزرگوار ما اعلام كرد تا ظلم هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستيم» ملت مقاوم و پايدار ايران تا با ظلم و تجاوز امريكا روبه‌رو است از مبارزه با امريكا باز نمي‌ماند و با ظلم سازش نمي‌كند و شعار «مرگ بر امريكا» نمادي از مبارزه اسلامي و خستگي‌ناپذير ملت انقلابي ايران با شيطان بزرگ است و مبارزه با شيطان تا قيامت پايدار و استوار است و پايان نمي‌يابد. اين راه ملت و راه خداست، راه عزت و شرافت اسلامي است. اما آن خودباختگاني كه هيچ‌گاه راه ملت را برنتافته و به آن باورمند نيستند، همواره دنبال آنند كه با برقراري روابط با زورمداران و جهانخواران تكيه‌گاهي براي خود بيابند و در سايه عنايات ذلت‌بار و خواركننده آنها بيارامند، امروز به خود مي‌بالند كه از ابرجنايت‌كاراني مانند اوباما لبخند تحقيرآميز مي‌گيرند و از ملك‌عبدالله جلاد، قاتل بيش از 600 تن از زايران مظلوم ايراني پيام برادرانه! دريافت مي‌كنند. اين عناصر ضعيف‌النفس و خودباخته اگر خوي و خصلت اسلامي و مردمي داشتند و با راه مردم آشنا بودند هيچ‌گاه به خود نمي‌باليدند كه ملك عبدالله قصاب از آنان به عنوان برادر ياد كرده است. اين شرم‌آور است كه قصاب آل سعود كه امروز در عراق و سوريه و لبنان آزاديخواهان و راست‌قامتان را همراه با زنان و كودكان بي‌گناه با پول نفت عربستان و سلاح‌هاي شيميايي و پرورش تروريست قتل‌عام مي‌كند و كشورهاي ياد شده را به حمام خون بدل كرده است از آنان به عنوان «برادر» ياد كند. آيا اين شيفتگان قدرت هيچ انديشيده‌اند كه چه ضعف‌ها، كاستي‌ها و لغزش‌هايي در آنان نهفته است كه قصاب آل سعود آنان را هم‌پياله و همراز خود يافته است؟!
اين عناصر كژانديش اگر كوچك‌ترين ويژگي انقلابي و مردمي داشتند و از راه و خط امام بيگانه نبودند رژيم آل سعود، اين زاييده پليد استعمار انگليس و هم‌پياله صهيونيست‌ها، آيا جرات مي‌كرد آنان را «برادران» خود بخواند؟!
اگر گفتگوي تلفني با «اوباما» ـ بنابر پندار برخي از عناصر ضعيف‌النفس ـ «عنايت خداوندي» و مايه بالندگي است، بايد بدانند كه پهلوي دوم از اين‌گونه افتخارها و عنايت‌ها فراوان برخوردار بود و امروز نيز پس‌مانده‌هاي آن بي‌وطن تاجدار معدوم از اين تازه به دوران رسيده‌ها از چنين «عنايت خداوندي» بيشتر برخوردارند!! كه البته اين «عنايت» از سوي خداوند دلار است كه براي شيفتگان قدرت و مقام، مايه بالندگي و سرافرازي است! نه خداوند حكيم دانا و توانا كه گرايش به ستمكاران و كرنش در برابر زورمداران و نوكري و سرسپردگي براي آنها را نهي و نكوهش كرده است: «ولاتركنوا الي‌الذين ظلموا فتمسكم‌النار» قرآن به آن قشري‌هاي ناداني كه بر اين گمانند كه با زورمداران مي‌توانند تعامل و تفاهم داشته باشند هشدار داده است: «ودوالو تدهن فيدهنون» آنها در صورتي به شما نرمش نشان مي‌دهند كه شما چاپلوسي پيشه كنيد. نيز قرآن از روي نيرنگ زورمداران چنين پرده برمي‌دارد «ودالذين كفروا لو تغفلون عن اسلحتكم و امتعتكم فميلون عليكم ميلة واحدة» ليكن شهوت جاه و مقام به جاه‌طلبان و بيگانه‌زدگان مجال نمي‌دهد كه درست انديشه كنند، پيام‌هاي هشداردهنده قرآن را بشنوند، خط امام و راه مردم را بشناسند و سر در راه امام و امت گذارند.
اين روزها زمزمه‌هاي مشكوك و مرموزي به گوش مي‌رسد كه از توطئه گسترده و خطرناك نشان دارد. برخي از نظريه‌پردازي‌ها و نوشته‌ها از روي توطئه شوم مثلث تسليم‌طلبان، رفاه‌طلبان و ليبراليست‌هاي وابسته به امريكا پرده برمي‌دارد و اين واقعيت را به درستي آشكار مي‌سازد كه نقشه‌ها و نيرنگ‌هايي بيش از گذشته در راه كمرنگ كردن و به زير سئوال بردن خط و راه امام در دست اقدام قرار گرفته است. به نظر مي‌رسد كه اين مثلت شوم سازشكار و تسليم‌طلب با يك سلسله جست‌و خيزها و جاروجنجال‌هاي تبليغاتي كه در زير پوشش تعامل با دنيا (بخوانيد با امريكا) به راه انداخته‌اند كه بوق‌هاي استعماري (بي‌بي‌سي، صداي امريكا و راديو رژيم صهيونيستي و ديگر رسانه‌هاي استعماري) نيز با همه توان آن را پوشش مي‌دهند، قلب تپنده انقلاب اسلامي و مركز مقاومت و پايداري ملت‌هاي انقلابي، يعني رهبر عظيم‌الشان و نستوه امت را نشانه رفته‌اند تا همانند امام ناگزير سازند كه جام زهر بنوشد و در راه بازگشت شيطان بزرگ به عرصه سياسي، اقتصادي و ديگر شئون اين كشور، العياذ بالله قرباني شود تا به گمان اين بزدلان، ارزاني، فراواني، كسب و كار و درآمد و رفاه و آسايش و ناز و نعمت ايران را به بهشت برين بدل سازد!!
دريغ از چشم باز و قلبي بيدار تا از سرنوشت انگل‌هاي خائني چون انورسادات و حسني مبارك و... پند و عبرت بگيرد و بررسي كند آيا آنها با تسليم و سازش در برابر شيطان بزرگ توانستند به چنين آرمان‌هاي رؤيايي دست يابند؟ آيا پس از پايان بخشيدن به دوران مقاومت نسبي جمال عبدالناصر كه اكنون درست نيم قرن از آن مي‌گذرد و بازگشت امريكا و ديگر جهانخواران به مصر، جز ذلت و خواري و سرشكستگي چيزي به ملت مصر رسيد؟ مردم بي‌پناه و ستمديده مصر امروز با فقر و گرسنگي و بيكاري توانفرسايي دست به گريبانند، بسياري از مردم به علت نداشتن سرپناه در مقبره‌ها و غرفه‌هاي گورستان مي‌گذرانند و بسياري كارتن‌خواب‌اند و كم نيستند دختران و پسران جوان مصري كه از شدت فقر و گرسنگي به خودفروشي كشيده مي‌شوند.
اسكتبار جهاني و شيطان بزرگ و عوامل درون‌مرزي و برون‌مرزي آنها بايد بدانند كه ايران اسلامي و انقلابي با كشور مصر تفاوت كلي دارد. ملت ايران افزون از الهام‌پذيري از مكتب تشيع و راه حسين‌بن علي (عليهما‌السلام) از رهبري حكيمانه و خردمندانه ولي فقيه‌اي فرزانه و بيدار و هوشيار برخوردارند كه هر دست فريبكار و خيانت‌باري را كه به حريم آرمان‌هاي ملت انقلابي و قهرمان‌پرور ايران دراز شود قطع مي‌كند.
عاشقان يقه‌چاك امريكا كه آرزوي «جمع كردن سياست خارجي از خيابان‌ها» را دارند بايد بدانند كه سياست اصولي و ريشه‌اي كشور در خيابان‌ها رقم مي‌خورد نه در مجامع بين‌المللي و محافل سياسي استعماري. تنگ‌نظران كوته‌فكري كه به خود مي‌بالند كه «... هواپيما سوار شده، غذاي خوب خورده‌اند» نمي‌توانند استقلال كشور و آرمان‌هاي ملت را پاس بدارند. اين فرومايگان از دنياي سياست جز شكم‌بارگي، رفاه‌طلبي و گردشگري چيزي در نيافته‌اند، آنها پس‌مانده‌هاي همان كساني هستند كه در 28 مرداد/32 با يك چلوكباب تسليم شدند و ايران را دو دستي براي بيش از يك ربع قرن به امريكا تحويل دادند. اين مردم پابرهنه و نادار اما شرافتمند و غيرتمند ايران بودند كه با سلاح ايمان به جنگ استبداد و استعمار رفتند و نظام پوسيده دوهزاروپانصدساله شاهنشاهي را به زباله‌دان تاريخ افكندند و امروز و فردا نيز اين مردم مستضعف و پابرهنه‌اند كه انقلاب، استقلال،‌‌ آزادي و آرمان‌هاي اسلامي امام و مقام معظم رهبري را با جان و جوان و همه هستي خويش پاس مي‌دارند و به آن رفاه‌طلبان بي‌دردي كه دلخوش‌اند كه در «هواپيما سوار شده، غذاي خوب خورده‌اند» پوزخند مي‌زنند و هيچ‌گاه به آنان رخصت نمي‌دهند كه امريكا را كه ملت ايران با خون عزيزان خود از ايران بيرون رانده‌اند از پنجره به درون بكشانند. آري ديپلماسي ايران در خيابان‌ها و در روز 13 آبان، 9 دي، 22 بهمن، روز قدس،‌ 15 خرداد و ديگر «ايام‌الله» با فريادهاي كاخ‌برانداز «مرگ بر امريكا ـ مرگ بر اسرائيل» رقم مي‌خورد، هرچند امريكا و امريكا‌زدگان را خوش نيايد، سلام خدا بر امام عزيز امت اسلامي كه انديشمندانه و حكيمانه هشدار داد.
آنهايي تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند، فقرا و متدينين بي‌بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعي انقلاب‌ها هستند.(صحيفه امام ـ ج 21 ـ ص 86)

[ جمعه 19 مهر 1392برچسب:هاشمی,انقلاب,رفسنجانی,هاشمی رفسنجانی,آمریکا,ایران,شیطان بزرگ,

] [ 19:34 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

تکاپوی هاشمی رفسنجانی برای تعریف اشتباهاتش در عرصه سیاست خارجی، ذیل مفهوم «نرمش قهرمانانه»

گروه سیاسی: همزمان با تلاش های رسانه های بیگانه و برخی مطبوعات داخلی برای ادامه تحریف، تقطیع و موج سواری بر تعبیر «نرمش قهرمانانه» که چند روز گذشته از سوی رهبر معظم انقلاب در جمع فرماندهان سپاه ایراد شد، به نظر می رسد هاشمی رفسنجانی نیز شرایط را برای توجیه برخی رفتارهای غلط تاریخی خود مناسب دیده است.

به گزارش رجانیوز، فارغ از اصل محتوای سخنان رهبر معظم انقلاب که با تاکید بر تاکتیک نرمش قهرمانانه ذیل استرتژی کلان مقاومت، بر حفظ اصول انقلاب تاکید کردند، بسیاری از رسانه ها ترجیح دادند با تحریف این بخش از سخنان رهبر انقلاب، بر تغییر رویکرد کلان جمهوری اسلامی در سیاست خارجی و نوع رابطه با امریکا تاکید کنند و در این میان هاشمی رفنسجانی با بکارگیری تاکتیک سوخته و قدیمی خود در قالب انتشار خاطراتی تایید نشده از امام (ره)، مدعی شده که ایشان در شهریور 1367 "در مورد آمريكا نظرشان اين است كه نبايد آمريكا را در تجديد رابطه مأيوس كرد، ولي به اين زودي براي مردم قابل قبول نيست."

 این عبارات در حالی از سوی هاشمی مطرح شده است که امام (ره) در آخرین بخش از وصیت نامه خود می‎فرمایند: "اكنون‌ كه‌ من‌ حاضرم‌، بعض‌ نسبتهای‌ بی‌واقعیت‌ به‌ من‌ داده‌ می‌شود و ممكن‌ است‌ پس‌ از من‌ در حجم‌ آن‌ افزوده‌ شود؛ لهذا عرض‌ می‌كنم‌ آنچه‌ به‌ من‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ یا می‌شود مورد تصدیق‌ نیست‌، مگر آنكه‌ صدای‌ من‌ یا خط‌ و امضای‌ من‌ باشد، با تصدیق‌ كارشناسان‌؛ یا در سیمای‌ جمهوری‌ اسلامی‌ چیزی‌ گفته‌ باشم‌."

 اما به فاصله یک روز پس از انتشار  مطلب مورد اشاره در سایت هاشمی، این سایت با انتشار گفتگویی از وی با یک فصلنامه تحت عنوان «قهر با امریکا ابدی نیست» نوشته است: 

"من در سالهای آخر حیات امام(ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسایل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. "

این خاطره نیز در حالی از سوی هاشمی مطرح شده که باز هم سندی برای اثبات آن وجود ندارد وبا توجه به وصیتنامه حضرت امام نمی توان به آن استناد کرد؛ اما در باب چرایی انتشار سلسله مطالبی با محتوای واحد از سوی پایگاه اطلاع رسانی هاشمی طی روزهای اخیر  به نظر می رسد که وی تلاش می کند تا در شرایط کنونی، ضمن  بازسازی وجهه خود، از انزوای سیاسی – اجتماعی که طی سالهای گذشته به آن دچار گشته خارج شود و از طرف دیگر، پیشینه اقدامات و مواضع خود در دهه 60 و 70 را که با «سازش در دیپلماسی» پیونده خورده بود، تطهیر کند و رفتارهای اشتباه خود در سالهای قبل را نیز با تاییدات امام همراه سازد.

نقش آشکار هاشمی در ماجرای مک فارلین در دهه 60 و تلاش های آشکار دولت سازندگی در دهه 70 برای برقراری رابطه با امریکا، نقاط برجسته کارنامه عملی هاشمی رفسنجانی در تاریخ دیپلماسی بعد از انقلاب هستند که در آنها "سازش در دیپلماسی" در دستور کار قرار گرفت و در هر دو مورد نیز نه تنها دستاورد قابل توجهی برای نظام و مردم بدست نیامد بلکه تخطی از خطوط قرمز، منجر به هشدارهای صریح امام و رهبر معظم انقلاب گردید.

حال به نظر می رسد هاشمی در واپسین تلاشهای خود در عرصه سیاست می خواهد با موج سواری بر فراز تعبیر نرمش قهرمانانه از سوی رهبر انقلاب که کاملا در فضایی متغایر با آنچه وی تصور می کند بکار رفت، سه دهه تلاش خود بعد از انقلاب جهت رابطه با امریکا را به در ذیل این گفتمان معنا و تفسیر کند، مساله ای که البته باز هم برای وی نتیجه ای نخواهد داشت و تحولات روزهای آتی این موضوع را بیشتر روشن خواهد کرد.

[ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:ایران, آمریکا,سیاست,هاشمی,خامنه ای,رهبری,خارج,سیاست خارجی,

] [ 13:1 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

حذف تصویر رهبر معظم انقلاب در حسینیه جماران!

 

 میتینگ انتخاباتی حرمت شکنانه حسن روحانی با جوانان حامی وی در حسینیه جماران برگزار گردید. وب سایت حسن روحانی، گزارش تصویری از این میتینگ که دل عاشقان و دوستداران خمینی کبیر(ره) را به درد آورد، منتشر نمود. در یکی از عکس های این گزارش تصویری از حسینیه جماران، عکسی بسیار قابل تامل دیده می شود، در این عکس تصویر آقای هاشمی رفسنجانی در کنار دو تصویر حضرت امام(ره) قرار دارد و تصویر مقام معظم رهبری نیز حذف شده است.

ما (یاران امام) با توجه به اتفاقات پیش آمده و حرمت شکنی های انجام شده در حسینیه جماران و همچنین از آنجا که این برنامه با هماهنگی و حمایت سرپرست دفتر امام(ره) (آقای محمد علی انصاری) انجام شده است، بزودی مطلبی را در این خصوص منتشر خواهیم کرد.

[ دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:امام خمینی,امام خامنه ای,هاشمی,حسن روحانی,جماران,انتخابات,ایران,

] [ 17:55 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

باید با نظام قهر کنی

گفته می‌شود جریان تندرو اصلاحات به هاشمی رفسنجانی پیشنهاد داده حالا که به دلیل عدم احراز صلاحیتت از

سوی شورای نگهبان اعتراض نکردی در مراسم 14خرداد حاضر نشو که هاشمی در پاسخ به این درخواست گفته

است من سرباز امام هستم و هیچگاه با نظام قهر نمی‌کنم.

[ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:هاشمی رفسنجانی,هاشمی,مراسم 14خرداد,نظام,ایران,امام,رهبری,

] [ 11:18 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

آیا رهبری حکم حکومتی می دهند؟

سوال رایج این روزها این است که آیا رهبری حکم حکومتی می دهند؟ آیا ممکن است شبیه سال 84 و تایید صلاحیت معین در این دوره نیز برای مشائی و آیت الله هاشمی از حق قانونی خود استفاده کنند؟

رهبر انقلاب طی سالیان گذشته و همه ادوار انتخاباتی از احدی حمایت نکردند و نفیاً و اثباتاً برای حضور افراد در صحنه انتخابات نیز نظر خاصی نداشتند. در این دوره از انتخابات نیز افراد از گروه ها و جریانات مختلف با رهبری دیدار داشتند و تلاش کردند به نحوی نظر ایشان در انتخابات را جویا شوند اما همانطور که ایشان بارها در نشست های عمومی بر بی طرفی شان تاکید کردند هیچ نشانی له یا علیه افراد در سخنان رهبری پیدا نکردند و دست خالی برگشتند. حتی برخی انتظار داشتند رهبری برای حضور آنها در صحنه انتخابات توصیه ای داشته باشند که بعدها در تبلیغات و رقابت های سیاسی خرج کنند، که به همین نیز دست نیافتند.

با این حال رهبری انقلاب در این دروه بیش از گذشته تاکید دارند که حتی شائبه حمایت ایشان از فرد خاصی نیز نباید ایجاد نشود. از سوئی دیگر همواره تصریح کرده اند که همه چیز در مدار و فرآیند قانونی خودش پیش رود. بر این اساس همه شواهد و اخبار حاکی از عدم ورود رهبرانقلاب برای تغییر تصمیم شورای نگهبان است. البته درباره مشائی علیرغم فضاسازی که رئیس جمهور و خود مشائی و ستادهای وی ایجاد کردند، هیچ پیش بینی هم مبنی بر پادرمیانی رهبری و استفاده از حکم حکومتی وجود نداشت. اما برخی درباره آیت الله هاشمی انتظار دیگری دارند.

اما در این دوره شواهد امر گواه این است که رهبری بر اجرای قانون و نظر نهادهای قانونی تاکید دارند و برای تائید صلاحیت هاشمی نیز ورود نخواهند کرد. البته این ها همه درحد گمانه زنی است. رهبر انقلاب بهتر و بیش از هرکسی مصالح کشور را تشخیص می دهند. شاید هم صلاح ببینند ورود کنند.

[ چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:حکم حکومتی,هاشمی,امام خامنه ای,رهبر انتقلاب,انتخابات,,

] [ 10:17 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

انتخابات آزاد رمزیست برای همراهی دولت

 

مگر نمی گویید که در ایران انتخابات آزاد نیست؟! مگر نمی گویید که در انتخابات قبلی هم تقلب شد؟! مگر نمی گفتید که رأی شما گم شده است؟! مگر نمی گفتید که هیأت منتخب رهبری را قبول ندارید؟! مگر نمی گفتید که سیستم انتخابات در کشور معیوب است؟! مگر نمی گفتید که شورای نگهبان و مجاری قانونی انتخابات را قبول ندارید؟! مگر شرط و شروط نگذاشته بودید که تا فلان نشود و بهمان نشود در انتخابات شرکت نمی کنید؟! پس چه شده است که دوباره فصل انتخابات آب از لب و لوچه تان آویزان شده است؟؟!! این بار سردسته آنها شده اید که رأی ندادند و شعار نوشتند رأی ما کجاست؟! مگر دفعه ی پیش ملت کم ضایع تان کرد که دوباره هوس ضایع شدن کرده اید؟! مگر دفعه قبل رهبری تسلیم بی ظرفیتی تان شد که دوباره طمع کرده اید؟! مگر این نهال های سبز انقلاب را که روی برگهای خشک فتنه سبز زمستان 88 رویده اند را نمی بینید؟! مگر 9 دی 88 را فراموش کرده اید؟! نکند از تحمل نظام و ولایت مداری مردم، به توهمی جدید مبتلا شده اید؟! و یا سرتان زیر برف است و بصیرت مردم را نمی بینید؟! اصلاً خودتان بگویید در چه صورت به انتخاب مردم احترام خواهید گذاشت؟! چرا آزادی انتخابات را فقط در رأی به خودتان می دانستید و می دانید؟! مگر این شد شعار که اگر جز ما هرکسی انتخاب شد تقلب شده است؟! چه کسی به شما گفته بود که جز شما هرکه رییس جمهور شود انتخابات آزاد نیست؟! نکند دوباره مهدی هاشمی برایتان از لندن یا اوین نظرسنجی سازی کرده است؟! اصلاً خودتان بگویید با لفظ انتخابات آزاد از کدام هنرتان می خواهید پرده برافکنید؟!


 

حال که شما در این چند سال جز بیان رمز فتنه الکن شده اید، من به شما پاسخ می گویم که رمز انتخابات آزاد را چرا انتخاب کردید؛ من به شما می گویم که چرا رمز انتخابات آزاد بر تقلب در انتخابات ترجیح داده شده است:
دلیلش این است تا بتوانید پایگاه های دولت را نیز راضی کنید تا آتش توپخانه شان را بر شورای نگهبان بریزند، اگر بحث تقلب مطرح می شد دولت با شما همراه نمی شد، اما وقتی انتخابات آزاد را مطرح می کنید، دولت هم پای کار است، دولتی که عزتش را پای مشایی داده است، ایمانش را هم می تواند عرضه کند و اگر چه ظاهراً موفق شدید تا این اسم رمز را بر زبان رییس جمهور نیز به نشان همراهی جاری کنید، اما بدانید که نه مشایی، نه هاشمی، نه خاتمی و نه احمدی نژاد همانطور که تاکنون نتوانستند بازهم نتوانست علیه نهادقانونی دیگر قانون را دور بزنند و این که رهبر و مردم هرگز چنین جسارتی را به هیچ دیکتاتوری نخواهد داد آن هم نهاد شورای نگهبان که امین و ناموس انقلاب است، نهادی که ورشکسته های سیاسی از کارگزارانی تا اصلاحاتی و تا انحرافی، همه آن را نشانه گرفته اند، البته همچنان دعا می کنیم تا وسوسه کنندگان و سست عنصران تسلیم شیطان نباشند و به مسیری که ولایت آنها را به آن دعوت کرده اند، بازگردند و بیش از آن برای شورای نگهبان دعا می کنیم تا در امر حساس و خطیر خویش بتوانند بر مسیر حق و قانون گام نهند.
 

[ دو شنبه 25 دی 1391برچسب:دولت,هاشمی,اتخابات آزاد,احمدی نژاد,مشایی,شورای نگهبان,محمد رضا بنازاده ماهانی,

] [ 10:28 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]